آیه 164 سوره انعام
<<163 | آیه 164 سوره انعام | 165>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
بگو: آیا غیر از خدا را به ربوبیّت گزینم در صورتی که خدا پرورنده همه موجودات است؟ و هیچ کس چیزی نیندوخت مگر بر خود، و هیچ نفسی بار (گناه) دیگری را بر دوش نگیرد. سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان است و او شما را به آنچه خلاف در آن میکردید آگاه خواهد ساخت.
بگو: آیا جز خدا پروردگاری بجویم در حالی که او پروردگار هر چیزی است؟! و هیچ کس جز به زیان خود [عمل زشتی] مرتکب نمی شود، و هیچ سنگین باری بار گناه دیگری را بر نمی دارد؛ سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان خواهد بود، پس شما را به [حقّانیّت] آنچه درباره آن [با مردم مؤمن] اختلاف می کردید، آگاه می کند.
بگو: «آيا جز خدا پروردگارى بجويم؟ با اينكه او پروردگار هر چيزى است، و هيچ كس جز بر زيان خود [گناهى] انجام نمىدهد، و هيچ باربردارى بار [گناه] ديگرى را برنمىدارد، آنگاه بازگشت شما به سوى پروردگارتان خواهد بود، پس ما را به آنچه در آن اختلاف مىكرديد آگاه خواهد كرد.
بگو: آيا جز اللّه، پروردگارى جويم؟ او پروردگار هر چيزى است و هر كس تنها كيفر كار خويش را مىبيند. و كسى بار گناه ديگرى را بر دوش نمىكشد. سپس بازگشت همه شما به نزد پروردگارتان است و او شما را به آن چيزهايى كه در آن اختلاف مىورزيديد آگاه مىكند.
بگو: «آیا غیر خدا، پروردگاری را بطلبم، در حالی که او پروردگار همه چیز است؟! هیچ کس، عمل (بدی) جز به زیان خودش، انجام نمیدهد؛ و هیچ گنهکاری گناه دیگری را متحمّل نمیشود؛ سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان است؛ و شما را از آنچه در آن اختلاف داشتید، خبر خواهد داد.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
ابغى: بغى: طلب كردن. «ابغى» طلب مى كنم.
وزر (بر وزن شبر): ثقل و سنگينى و نيز ثقيل و سنگين (بار). اسم و مصدر هر دو آمده است. اغلب در گناه به كار رفته كه بار سنگينى به گردن گناهكار است.
وازرة: بردارنده بار و گناه و آن صفت نفس است «نفس وازرة». «لا تزر»: برنمى دارد و متحمل نمى شود.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ «164»
بگو: آيا جز خداوند يكتا پروردگارى بجويم؟ در حالى كه او پروردگار هر چيز است و هيچ كس (كار بدى) جز به زيان خويش نمىكند و هيچ كس بار (گناه) ديگرى را بر دوش نمىكشد، بازگشت شما به سوى پروردگارتان است كه شما را به آنچه در آن اختلاف مىكرديد، آگاه مىكند.
نکته ها
موضوع عدل الهى در كيفر و اينكه هيچ كس گناه ديگرى را به دوش نمىكشد، نه تنها در اسلام، بلكه به تصريح قرآن، در صُحُف ابراهيم وموسى عليهما السلام نيز آمده است. «أَمْ لَمْ يُنَبَّأْ بِما فِي صُحُفِ مُوسى. وَ إِبْراهِيمَ الَّذِي وَفَّى. أَلَّا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» «1»
سؤال: اگر كسى گناه ديگران را بر دوش نمىكشد، پس آنچه در قرآن آمده است كه رهبران گمراه و منحرف، گناهان پيروان را هم به عهده مىگيرند چيست؟ «لِيَحْمِلُوا أَوْزارَهُمْ كامِلَةً يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ مِنْ أَوْزارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ» «2»
پاسخ: اين امر بىدليل نيست، زيرا سرانِ گمراهى، سبب انحراف ديگران شدهاند و در واقع، گناهِ «گمراه كردن» و اضلال را به دوش مىگيرند.
زن حاملهاى كه مرتكب زنا شده بود را براى مجازات نزد عمر آوردند و او دستور سنگسار داد. حضرت على عليه السلام فرمود: گناه طفل در رحم مادر چيست؟ سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» «3»
«1». نجم، 37- 38.
«2». نحل، 25.
«3». بحار، ج 76، ص 49.
جلد 2 - صفحه 598
پیام ها
1- در برخورد با منكران و مشركان، موضع بر حقّ خود را قاطعانه اعلام كنيم. «قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ»
2- وجدان بيدار، بهترين پاسخ دهنده به سؤالات درونى است. «أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي»
3- چون خداوند، يگانه پروردگار همهى هستى است، پروردگار من هم هست. «وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ»
4- كفر و شرك و نيكى و فساد مردم، ضررى به خدا نمىزند، بلكه دامنگير خودشان مىشود. «لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْها»
5- در پيشگاه خداوند مسئوليّت عمل هر كس، بر عهدهى خود اوست. «لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى»
6- برپايى قيامت و بازخواست انسان، پرتويى از ربوبيّت خداوند است. «ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ»
7- دنيا نيز پايانى دارد، «ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ» و سرانجام به حقّانيت آنچه لجوجانه با آن مخالفت كردهايم، آگاه خواهيم شد. «فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (164)
بعد از بيان اخلاص در دين، رسول را امر فرمايد:
قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا: بگو اى پيغمبر اهل شرك را آيا غير خدا را طلب نمايم به پروردگارى، و او را در عبادت شريك سازم. مروى است كه «1» كفار مبالغه مىكردند در رجوع پيغمبر به دينشان. حق تعالى فرمود: بگو بر سبيل انكار و احتجاج، آيا من طلب غير او سبحانه نمايم وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ: و حال آنكه او است خالق همه اشياء پس ما سواى او مربوب و مخلوق او باشند، و مربوب مقام الوهيت را سزاوار نيست وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْها: و كسب نمىكند هيچ نفسى از بديها مگر كه وزر و وبال آن بر او باشد نه غير او. اين جواب وليد است كه مىگفت به صناديد قريش: متابعت مرا نمائيد، گناهان شما بر من باشد. حق تعالى فرمود وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى: و برندارد هيچ نفس متحملى سنگينى بار ديگرى را، بلكه هر كس وبال گناه خود كشد و هيچكس به معصيت ديگرى عقوبت نخواهد شد و هر يك جزاى عمل خود را يابد از طاعت و معصيت و كفر و ايمان.
تنبيه- آيه شريفه دلالت دارد بر بطلان مذهب جبر از دو وجه: 1- «وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْها» كسب شرور و بديها و آثام را نسبت به نفس انسانى داده و اگر العياذ باللّه فاعل شر و معصيت خدا بودى، هر آينه نسبت دادن به نفس
«1» مجمع البيان ج 2 ص 392.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 424
خلاف بودى. 2- «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» دال است بر آنكه وبال گناه هر نفسى بر خود او باشد و تجاوز به غير نكند، چنانچه نعوذ باللّه حق تعالى بنده را اغواء نمايد و بعد بسبب آن جزاى عقاب را بر او مترتب كند نهايت قبح و ظلم؛ و به ساحت قدس حضرت سبحان سزاوار نيست ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ:
پس بسوى جزاى پروردگار خود بازگشت شما است فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ: پس خبر دهد و معلوم فرمايد شما را در آخرت به آنچه كه اختلاف مىكرديد در دنيا از امور دينيه، و حق و باطل آن را بر شما ظاهر نمايد.
در عيون- از حضرت رضا عليه السّلام سؤال شد چه مىفرمائيد در حديثى كه روايت شده از حضرت صادق عليه السّلام وقتى كه قائم آل محمّد (عج) ظاهر شود مىكشد ذرارى قتله سيد الشهدا عليه السّلام را به فعل پدران ايشان.
حضرت فرمود چنين است. عرض كردند: قول خداى تعالى «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى» معنايش چيست؟ قال صدق اللّه فى جميع اقواله و لكن ذرارى قتلة الحسين عليه السّلام يرضون بفعل آبائهم و يفتخرون بها، و من رضى شيئا كان كمن اتاه و لو انّ رجلا قتل بالمشرق و رضى بقتله رجل فى المغرب لكان الرّاضى عند اللّه شريك القاتل، و انّما يقتلهم القائم اذا خرج لرضاهم بفعل آبائهم. «1» فرمود راست فرمايد خدا در جميع اقوالش، و لكن ذرارى قاتلين حضرت امام حسين عليه السّلام راضى بودند به افعال پدرانشان و افتخار مىنمودند به آن، و هر كه راضى به چيزى باشد، مثل كسى است كه بجا آورده، و اگر هر آينه كشته شود مردى در مشرق، و راضى باشد به قتل او مردى در مغرب، پس نزد خدا شريك قاتل است و بدرستى كه حضرت قائم مىكشد آنها را به جهت راضى بودن آنان به فعل پدرانشان.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ أَ غَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَ لا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلاَّ عَلَيْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى ثُمَّ إِلى رَبِّكُمْ مَرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (164)
ترجمه
بگو آيا جز خدا را بجويم پروردگار با آنكه او پروردگار هر چيزى است و كسب نميكند هيچ نفسى مگر آنكه بر او است ضرر آن و برنميدارد بردارنده بار ديگرى را پس بسوى پروردگار شما است بازگشت شما پس آگاه ميكند شما را بآنچه بوديد كه در آن اختلاف مينموديد.
تفسير
خداوند به پيغمبر خود دستور فرموده كه در جواب بت پرستانى كه آنحضرت را دعوت بعبادت اصنام مينمودند بفرمايد آيا جز خداوند يگانه را پرستش نمايم با آنكه هر چه جز او است مخلوق او است و صلاحيّت پرستش را ندارد و در جواب كسانيكه مى- گفتند متابعت ما را نمائيد گناهان شما در گردن ما بفرمايد كسب نمىكند هيچ كسى گناهى را مگر آنكه بگردن او است گناه آن و هيچ كس بار گناه كس ديگرى را بدوش نميكشد چون اين منافى با عدل الهى است و روز قيامت معلوم ميشود كه حق با ما است يا با شما كه اختلاف نموديد با ما در عقائد و اعمال.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل أَ غَيرَ اللّهِ أَبغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيءٍ وَ لا تَكسِبُ كُلُّ نَفسٍ إِلاّ عَلَيها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ أُخري ثُمَّ إِلي رَبِّكُم مَرجِعُكُم فَيُنَبِّئُكُم بِما كُنتُم فِيهِ تَختَلِفُونَ (164)
بگو باين مشركين که آيا غير پروردگار اللّه را اختيار كنم براي خود رب و پروردگار و حال آنكه او است پروردگار هر چيزي و كسب و تحصيل نميكند هر نفسي مگر بر نفس خود و حمل نميكند هيچ حملكننده حمل ديگري را پس از آن بسوي پروردگارتان بازگشت شما است پس آگاه ميكند شما را بآنچه که بوديد در آن اختلاف ميكرديد.
اينکه آيه شريفه مشتمل بر سه جمله است: اول اينكه غير از اللّه لياقت
جلد 7 - صفحه 262
ربوبيت ندارد و نبايد غير او را بربوبيت اختيار كرد زيرا او است پروردگار تمام ممكنات که مفاد قُل أَ غَيرَ اللّهِ أَبغِي رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ كُلِّ شَيءٍ است، و دليل بر اينکه جمله علاوه از ادله عقليه که بر اثبات وجود او چه از راه وجوب و امكان که طريقه حكماء است و چه از راه قدم و حدوث که طريقه متكلمين است و چه از راه مؤثّر و اثر که طريقه انبياء و كتب آسمانيست و علاوه از اينكه اينکه موضوع جزو ضروريات است که احتياج بدليل و برهان ندارد قاعده عقليه که تمام عقلاء بر طبق آن حكم ميكنند که ترجيح مرجوح بر راجح عقلا قبيح است آيا بتي که يك جمادي بيش نيست آنهم مصنوع بشر است يا گاوي که در بيشعوري و بيادراكي ضرب المثل است حتي در خوراك اگر او را رها كنند آن قدر ميخورد تا هلاك شود يا مثل حضرت عيسي (ع) که گرفتار دست يك ظالمين مثل يهود عنود جهود باشد و امثال اينها را بشر انتخاب كند براي ربوبيت و ذات مقدس الهي را که تام فوق التمام و كامل فوق الكمال مستكمل جميع كمالات و منزّه از جميع عيوب و نواقص واجب الوجود غني بالذات را رها كند كدام عقلي حكم ميكند بلي عامه عميا مثل شيخين و ذي النورين که مدتها در شرك و بتپرستي سير كردند و منبع جهل و فسق و ظلم بودند حتي نسبت بدختر پيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم خود را ترجيح دهند بر علي عليه السّلام که
(لم يكفر باللّه طرفة عين)
و باب علم نبي (ص) بود که فرمود
(انا مدينة العلم و علي بابها)
و فرمود
(شيعتك علي منابر من نور مبيضّة وجوههم حولي في الجنة)
و هزارها شئونات ديگر و هكذا بني امية و بني العباس را ترجيح دهند با آن همه رذالت و جنايتي که در آنها بود بر خاندان نبوت که احد ثقلين بودند و فضائل و مناقب آنها را احدي نتوانست انكار كند نعوذ باللّه من الجهل و الحماقة و العناد و العصبية.
جمله دوم- هر كسي گرفتار عمل خود است بار گناه هر كس بر دوش خود او است پسر را بگناه پدر نگيرند و پدر را بگناه پسر مؤاخذه نكنند زن مسئول
جلد 7 - صفحه 263
گناه شوهر نباشد، شوهر عهدهدار گناه زن نشود هر كس بعمل خود مأخوذ است که مفاد جمله وَ لا تَكسِبُ كُلُّ نَفسٍ إِلّا عَلَيها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ أُخري است كسب ارتكاب عمل است دودش در چشم خودش ميرود در چشم ديگري نميرود، وزر بار گناه است بر دوش خود بار ميشود كسي ديگر تحمل نميكند و بر اينکه مطلب در قرآن آيات بسيار وارد شده و حكم عقل و عدل الهي هم بر اينکه مطلب گواه است جمله سوم- كليه اختلافات بالاخص در امر دين حق و باطل فرداي قيامت در محكمه عدل الهي حلّ ميشود حق و باطل از هم جدا ميشود وَ امتازُوا اليَومَ أَيُّهَا المُجرِمُونَ يس آيه 59 أَ فَمَن كانَ مُؤمِناً كَمَن كانَ فاسِقاً لا يَستَوُونَ سجده آيه 18 فَرِيقٌ فِي الجَنَّةِ وَ فَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ شوري آيه 5، و آيات ديگر که مفاد ثُمَّ إِلي رَبِّكُم مَرجِعُكُم فَيُنَبِّئُكُم بِما كُنتُم فِيهِ تَختَلِفُونَ است که مرجع يوم القيمة و حق و باطل بلكه ظاهر و باطن هر كس آشكار ميشود يَومَ تُبلَي السَّرائِرُ است سوره طارق آيه 9، و هر كس را بآنچه در او اختلاف كرده آگاه خواهند كرد
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 164)
در این آیه از طریق دیگری منطق مشرکان را مورد انتقاد قرار می دهد و می گوید: «به آنها بگو: و از آنها بپرس آیا سزاوار است غیر از خداوند یگانه را پروردگار خود بدانم، در حالی که او مالک و مربی و پروردگار همه چیز است» و حکم و فرمان او در تمام ذرات این جهان جاری است؟ (قُل أَ غَیرَ اللّهِ أَبغِی رَبًّا وَ هُوَ رَبُّ کلِّ شَیءٍ).
سپس به جمعی از مشرکان کوتاه فکر که خدمت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله رسیدند و گفتند:
«تو از آیین ما پیروی کن، اگر بر خطا باشد، گناه تو به گردن ما» پاسخ می گوید:
«هیچ کسی جز برای خود عملی انجام نمی دهد و هیچ گنهکاری بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد» (وَ لا تَکسِبُ کلُّ نَفسٍ إِلّا عَلَیها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزرَ أُخری).
و «سر انجام، همه شما به سوی خدا بازمیگردید، و شما را به آنچه در آن اختلاف داشتید، آگاه می سازد» (ثُمَّ إِلی رَبِّکم مَرجِعُکم فَینَبِّئُکم بِما کنتُم فِیهِ تَختَلِفُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم